طراحی فضاهای درمانی کودکان؛ ضرورتی فراتر از عملکرد
در دنیای امروز، انسانها بخش عمدهای از زندگی خود را در فضاهایی سپری میکنند که خود آنها را ساختهاند؛ از خانه و مدرسه گرفته تا محل کار و وسایل نقلیه. روانشناسان بر این باورند که تعامل انسان با محیط اطراف، منشأ بسیاری از پدیدههای روانی است. فضای فیزیکی، نهتنها چارچوبی برای زندگی روزمره فراهم میکند، بلکه نقش بسزایی در معنا بخشی و سازماندهی ذهنی انسان دارد.
تحقیقات نشان دادهاند که بسیاری از رفتارهای ناهنجار در جوامع شهری، علاوه بر عوامل تاریخی، فرهنگی و اقتصادی، ریشه در کیفیت محیطهای زندگی، تحصیل و کار افراد نیز دارند. عناصری مانند رنگ، نور، صدا و فرم، میتوانند بهطور مستقیم بر روان و جسم انسان تأثیر بگذارند. در این میان، فضاهای مخصوص کودکان از اهمیتی دوچندان برخوردارند. کودکان محیط پیرامون خود را نهتنها درک، بلکه جذب و درونیسازی میکنند؛ تأثیرات روانی ناشی از این فضاها در شکلگیری شخصیت و رشد ذهنی آنها نقشی اساسی دارد.
در مواجهه با بیماری، حساسیتهای روانی کودکان بیش از هر زمان دیگری تحریک میشود. طراحی ضعیف فضاهای درمانی، میتواند نهتنها روند بهبودی را مختل کند، بلکه به منبعی از استرس و ترس بدل شود. بنابراین، طراحی بیمارستانها، درمانگاهها و مراکز آموزشی کودکان باید با دیدگاهی فراتر از عملکرد صرف انجام گیرد؛ رویکردی انسانی، خلاقانه و پاسخگو.
مطالعات ثابت کردهاند که محیط درمانی مناسب، روند بهبودی بیماران را تسریع میکند. در مورد کودکان، این تأثیرات عمیقتر و حیاتیتر است. بستری شدن در بیمارستان تجربهای اضطرابآور است و فضای فیزیکی میتواند به عامل تشدید یا کاهش این اضطراب تبدیل شود. از این رو، طراحی فضاهای درمانی کودکان باید بر مبنای اصولی چون راحتی، امنیت، زیبایی، و تعامل روانی انجام شود.
برخی ویژگیهای کلیدی در طراحی مطلوب این فضاها عبارتاند از:
دسترسیپذیری و نظم: فضا باید بهگونهای باشد که کودک ضمن کنجکاوی، در محدودهای امن باقی بماند.
جذابیت و شگفتی: استفاده از رنگ، فرم و نور برای ایجاد فضایی با حس کشف، تازگی و هیجان ضروری است.
پاسخگویی به نیازها: کودک باید احساس کند محیط به نیازهایش پاسخ میدهد؛ این موضوع حس تعلق و اعتماد را در او تقویت میکند.
آسایش و ایمنی: کاهش آلودگی صوتی، تأمین فضای تنفس مناسب و طراحی قلمرو روانی امن از جمله ملزومات است.
ارتباط با طبیعت: استفاده از مناظر طبیعی و المانهای طبیعی مانند آب، نور طبیعی و گیاهان، سبب تقویت احساس آرامش، بازی و یادگیری در کودک میشود.
بازیپذیری: فضاهای بازی، نقشی کلیدی در رشد ذهنی، جسمی، اجتماعی و عاطفی کودک ایفا میکنند.
نقش رنگ و نور در فضاهای کودکان:
رنگ از مهمترین ابزارها در طراحی فضاهای درمانی کودکان است. رنگهای روشن، شاد و آرامبخش مانند آبی کمرنگ، سبز، صورتی ملایم، لیمویی و کرم باعث ایجاد حس امنیت و امید در کودک میشوند. در مقابل، رنگهای تیره و افسردهکننده مانند خاکستری، قهوهای یا بنفش، معمولاً توصیه نمیشوند.
همچنین، نور یکی از عوامل حیاتی در طراحی فضاهای آموزشی و درمانی است. بهرهگیری از نور طبیعی، شیشههای رنگی، پنجرههای بزرگ و پرهیز از نورهای زننده، میتواند محیطی دلپذیرتر و انگیزهبخشتر برای کودک فراهم آورد.
در مجموع، طراحی فضاهای درمانی و آموزشی برای کودکان، تنها یک وظیفه معماری نیست؛ بلکه مسئولیتی اجتماعی و انسانی است. بیتوجهی به این موضوع میتواند پیامدهایی جبرانناپذیر برای رشد روانی و جسمی کودکان در پی داشته باشد.
نویسنده: دکتر داود فتحی