بهداشت و سلامت در ایران باستان
یکی از عواملی که در پیشرفت و رشد ملتهای مختلف تاثیر مهمی دارد، شناخت و بررسی ریشههای تاریخی در زمینههای گوناگون است که توسط پیشینیان آن ملت بنا نهاده شده و نسلهای بعدی باتکیهبر آن، در راستای رشد و تعالی قدم برداشتهاند. سرزمین ایران نیز دارای گذشتهای پربار و عظیم و تمدنی هفت هزارساله میباشد که نشان از عظمت و گستردگی پیشینهی آن دارد. در زمینهی علم و دانش پزشکی، ایران با بهرهمند بودن از نامدارترین دانشمندان و طبیبان سهمی شگرف در ارتقای علم و دانش در دنیای پزشکی داشته است.
لزوم بررسی تاریخ
ممکن است برخی افراد، بررسی و مطالعه در تاریخ پزشکی را کاری بیفایده تصور کنند اما سخن جرج سارتن (استاد تاریخ علم در دانشگاه هاروارد) که گفته است: «بخش عظيمي از دانش برتر و پيشرفتهی اين زمان، مديون كوششها و تلاشهاي آغازين پيشينيان است.» نشاندهندهی اهمیت بررسی راه و روش نیاکانمان در پیشبرد اهداف علمی است. به همین منظور در این مقاله سعی کردیم به موضوعات مربوط به پزشکی، درمانی، بهداشتی، سلامت و زیبایی سرزمین ایران در دوران باستان بپردازیم.
زردشت و سلامتی
ایرانیان دوران باستان زردشتی بودهاند و در یکی از کتابهای مقدس زردشتیان به نام وندیداد، از انواع بیماریها، طبیبان و شرایط اشتغال و حقوق آنان، سخن گفته شده است. در بخشی از این کتاب آمده است که فریدون سازندهی داروها است. در آیین زردشت از قول اهورامزدا بیان شده است که بیماریها را اهریمن خلق کرده است و بین گناه و بیماری ارتباط وجود دارد به همین سبب پیروان این مذهب برای درمان بسیاری از بیماریها به آیینهای دینی متوسل میشدهاند.
داروها، درمان و روش طبابت در دوران باستان به روشهای زیر صورت میگرفته است
گیاهپزشکی
در کتاب مقدس زردشتیان آمده است اهورامزدا گیاهان دارویی بسیاری برای مقابله با تب، لرز، سوختگی، آبله، طاعون و … خلق کرد. باتوجهبه نوع بیماری، گیاهان دارویی را یا بهصورت خوراکی مصرف میکردند یا روی موضع موردنظر میگذاشتند یا بهصورت بخور استعمال میکردند.
کارد پزشکی
در قدیم برای بیهوش کردن افراد، بهمنظور قطع مفاصل در مواقعی که داروها نتیجهبخش نبود، مادهای سکرآور به نام بنگ را که در شاهدانه وجود داشت با می درهم میآمیختند و استفاده میکردند.
در کتاب چهارم اوستا گفته شده: «پزشک خوب باید مطالعه کند و ابزار و وسایل را بشناسد و اگر از دارو و گیاه برای بیماری نتیجه نگرفت، میتواند برای قطع مفاصل و استخوان از کارد درمان جوید.»
مانسر پزشکی
مانسر نوعی ذکر و نیایش و ورد مقدس بوده است که به پزشکی که با این روش درمان بیماران را انجام میداد، مانسر پزشک میگفتند. معمولاً افرادی که دچار ضعف اعصاب و عارضههای روانی بودند از این روش برای درمان و آرامش روحی روانی استفاده میکردند. مانسر پزشک در بین ایرانیان از احترام خاصی برخوردار بوده است.
داد پزشک
پزشکانی که بهمنظور بررسی ریشه بیماری و پیداکردن درمان برای آن، کالبدشکافی انجام میدادند را داد پزشک میگفتند که از طریق داد و قانون و بر پایهی عقاید مذهبی در حیطهی پزشکی مشغول به فعالیت بودند.
اشا پزشک
اشا به معنی راستی و پاکی میباشد و به پزشک عمومی که در راستای نظافت و پاکیزه نگه داشتن محیط زیست برای ایمن ماندن از آلودگیها به فعالیت میپرداخته است، اطلاق میگردیده.
هخامنشیان
در دوران هخامنشی، پادشاهان برای بهداشت و سلامت مردم اهمیت زیادی قائل میشدند و پزشکان از موقعیت خوبی در جامعه برخوردار بودند. در این دوران هزینههای مربوط بهسلامت از طریق بودجهی عمومی تأمین میگشت و بهسلامت آب و تغذیه توجه ویژهای میشد.
به سبب ارتباط ایران با دیگر کشورها از جمله یونان، برخی از پزشکان یونانی در دربار هخامنشیان مشغول طبابت میشدند. یکی از این افراد مشهور که پزشک کوروش کبیر نیز بوده است، کتزیاس میباشد.
ساسانیان
در دوران ساسانیان دانشکدهی پزشکی جندیشاپور به فرمان انوشیروان تاسیس شد و داشمندان ایرانی و یونانی و هندی به تدریس مشغول گشتند. در این دانشکده با بهرهگیری از علم و دانش دانشمندان دیگر ملل، علم پزشکی ایرانی به رشد و تکامل بیشتری دست یافت. در این دوران به جهت آن که دانشجویان بتوانند، آموختههای خود را امتحان کنند و به سبب معالجهی بیماران، بیمارستان جندیشاپور و چند بیمارستان دیگر تاسیس گردید.
آموزش پزشکان در ایران باستان
در دوران باستان، ظاهرا در تعدادی از شهرهای ایران مدرسهی پزشکی پابرجا بود و احتمال میرود در مناطق فارس، همدان و ری بزرگترین مدارس پزشکی و بیمارستان دایر بوده باشد. در آیین زردشتی داشتن وجدان و اخلاق مناسب در کنار مهارتهای درمانی جز شاخصهای مهم یک پزشک خوب محسوب میشده است.
رسم بر این بوده است که دانشجویان پزشکی بعد از تکمیل دوران آموزشی، به شهرهای مختلف سفر کنند و به معالجه و درمان مردم بپردازند.
آرایش و زیبایی در ایران باستان
مردم ایران باستان و به ویژه پادشاهان آن زمان برای زیبایی صورت خود اهمیت زیادی قائل بودند و بیشتر به آراستن چشمها و موهای خود میپرداختند.
مثلا نقل است که پادشاهان قبل از رفتن به حرمسرا به زیر چشمانشان سرمه میکشیدند و موهای خود را آراسته میکردند. یا در جایی آمده است که کوروش زیر چشمانش خط میکشید. آرایشگران نیز علاوه بر کوتاه کردن موی سر و صورت، کارهای درمانی هم انجام میدادند. مثلا کشیدن دندان، گرفتن قلنج، آمادهکردن جوشاندههای گیاهی و … از دیگر کارهای آرایشگران آن زمان بود.
ظاهرا زنان در دوران باستان برای آرایش از هفت قلم یا وسیلهی مختلف استفاده میکردند.
حنا:
برای رنگ کردن مو و ناخن استفاده میشده است.
بند:
برای از بین بردن موهای زائد به کار میرفت.
وسمه:
نام گیاهی است که زنان به ابروهایشان میکشیدند تا پرپشت شود.
سرمه:
برای مشکی و سیاه کردن زیر پلک و مژههایشان از سرمه که باعث میشد چشم به حالت کشیده درآید، استفاده میکردند.
سرخاب:
گرد سرخ رنگی که به منظور سرخ کردن لبها و گونهها استفاده میشد.
سفیداب:
پودری که به سفید شدن پوست کمک میکرد.
خال:
دختر و زنانی که به صورت طبیعی خال نداشتند، خال مصنوعی به وسیلهی مدادی که داخل سرمهدان قرار میدادند، اطراف لب، مابین ابرو و یا روی چانهشان به وجود میآوردند.
جمعبندی
ایران دوران باستان علیالخصوص در دوران ساسانیان به واسطهی تاسیس مراکز علمی و کتابخانهها و دانشکدهها و استفاده از دانش دیگر ملل، در فنون پزشکی و طبابت پیشرفت قابل توجهی داشت. در زمینهی سلامت و بهداشت شخصی نیز، مردم ایران باستان به شستشوی منظم بدن و مو، نظافت دندانها و استفاده از عطر و بوی خوش توجه میکردند. آنها از عطرها و روغنهای گیاهی برای تمیز کردن بدن و موی خود استفاده میکردند. همچنین، استفاده از پودر طبیعی برای تمیز کردن دندانها و جلوگیری از بوی بد دهان نیز رایج بود.
ناظر بر محتوا: دکتر کتایون پلاسعیدی، استاد تاریخ